
منبع ؛ صفحه علی بداغی در فیس بوک
ابعاد اصلی در ادامه مطلب
برچسبها: زلزله آذربایجان, علی بداغی
ادامه مطلب
فايلهاي زير صوتي و کمحجم هستند
فايلهاي زير تصويری هستند و حجم بالاتري دارند
شعرخوانی در نخستين سالگرد بهمن علاالدّين
برچسبها: علی بداغی
غروب و قطره های بی قراری
شلیل بهمن و والشمس قاری
عجب حال و هوایی دارد اینجا!
بنان و بامداد و بختیاری!
برای خواندن جدیدترین اثر علی بداغی کلیک کنید


مزار بهمن علاءالدین یا همان فرهنگسرای او

تندیس بهمن علاءالدین،قرار بود در ورودی شهری کاملا بختیاری نشین نصب شود...
البته نشد!
برچسبها: بهمن علاءالدین, فرهنگسرا ی بهمن علاءالدین در اهواز, امامزاده طاهر, تندیس بهمن علاءالدین
سلام اي آسمانِ آسماري
گذرگاهِ غريبِ بيقراري
سلام اي زرده اي زايندهي عشق
نمادِ هقهقِ پايندهي عشق
سلام اي كبكهاي نغمهپرداز
بلندآوازگانِ بغضِ تاراز
سلام اي قلبِ غمگينِ چغاخور
نشسته زيرِ باران با دلي پُر
سلام اي رودِ از هر سو روانه
هنوزِ انتظاري مادرانه
سلام اي پيرِ بر مُنْگَشْتْ خفته
هزاران راز را در دل نهفته
سلام اي سرزمينِ خستهي من
دليلِ بغضِ بيپايانِ بهمن
سلام آبانِ بغض و بيقراري
گرهگاهِ نگاهِ بختياري
برچسبها: علی بداغی
معلّم،انفجارِ مهرباني ست
اگر جز اين،چنين نامي روا نيست
محصّل،خانهي بينظمِ عشق و
معلّم،ناظرِ خانهتكاني ست
معلّم، آخرِ ”افتاده باش!“ است
صفاي هفتسينِ ”ساده باش!“ است
سرِ هر پيچِ تند و پرتگاهي
فقط يك تابلوِ ”آماده باش!“ است
يا علي كن كه پري باز كنيم
تا خدا يكسره پرواز كنيم
امشبي -روزِ معلّم! اي واي!-
يادي از "يوسفِ تاراز" كنيم
سرایندۀ؛استاد علی بداغی
منبع؛دیندامال
امسال هم مثل سال گدشته باید بدون دایی بهمن به او تبریک بگویم.
برچسبها: بهمن علاءالدین, روز معلم, علی بداغی
پنجمين مجموعهي اشعار علي بداغي با عنوان "ديگر/نه ترانه حريفِ دلتنگيام ميشود/نه گريههاي تنهايي/نميآيي؟" منتشر شده است.این شاعر مسجدسلیمانی در پنجمین کتاب شعرش،هم به زبان فارسی و هم به گویش بختیاری شعرهای زیبایی سروده است که قطعا مورد پسند هموطنان عزیز قرار خواهد گرفت.
طرح روی جلد
پنجمين مجموعهي اشعار علي بداغي با عنوان "ديگر/نه ترانه حريفِ دلتنگيام ميشود/نه گريههاي تنهايي/نميآيي؟" منتشر شده است.این شاعر مسجدسلیمانی در پنجمین کتاب شعرش،هم به زبان فارسی و هم به گویش بختیاری شعرهای زیبایی سروده است که قطعا مورد پسند هموطنان عزیز قرار خواهد گرفت.
طرح روی جلد
دو قطعه شعر از این کتاب؛
- من از بيغوله مي آيم،و خسته - مُ زِ دارا بِه سا يَك دي نِشَسته
- من از اشك و نگاه هاي مچاله - مُ زِ مالا كِل و اَيلاقِ گالِه
- من از قلبِ غروبِ غربت و درد - مُ زِ هُمساگَري باوينه و بَرد
- من از آن سوي ديوارِ تنفر - مُ زِ بالِ اَو و بارونِ شُرشُر
- من از عقل و سلام از روي عادت - مُ زِ پُي ليوِه بيدِن تا قيامَت
-من از خاکستر احساس و هِن هِن -مُ ز اَنگِشت سُحر سینه بَهمِن
- من از ... - بِلْ وا اَمون،دارِن زَنِن ساز اِبو هَم باز وُرْگَردي بِه تاراز
يادِ خُمون و مَشسِلِيمون به خير!
شيتِ دَمِ صحْو و خُروسخون به خير!
دُحْدَرِ بيدا و كُرِ بيبوو
او مَتَلا خيفِ بَگيجون به خير!
ناشر: نشر اشاره ۶۶۴۱۸۹۱۱ ـ ۶۶۴۸۱۵۱۱
نوبتِ چاپ: اوّل/زمستان 86
رسمالخط، حروفچيني، صفحهبندي و طرح جلد: بهداد بداغي
پخش و فروش:
تهران:نشر اشاره(خيابان انقلاب،خ فروردين،نبش خ وحيد نظري،جنب انتشارات زوار)
مسجدسليمان:كتابفروشي عرفان (بهداروند) / تلفن ۲۲۲۱۶۰۰
منبع؛دیندامال
برچسبها: علی بداغی
”نَدونُم سي چه همقُو بيقرارُم“
بِه جونُم اَوْرِ تِينايي غُرُمْنِه
كُنِه كِرْ ديلَقِسْ دُنْيانِه تارُم
زِ جونُم نيزَنهدَر، اي غَريوي
وُ كِرْدِه زِنْدِيينه زَهْرِمارُم
نِشُوندُم ريْ چُلِ سَرْد، اي جِدايي
دِلُم، تَو كِرْدِه و دي تَو ندارُم
بَليطي كُهگِرِهدِه زيرِ بَرْفا
كِه مَنْديرِ صُدا پاها بُهارُم
گرهْدِه جورِ كَوگي وُرْ مِنِ چال
كِه خَو بينُم سَرِ بادا سُوارُم
خُدا هَم رَه بِه كوري، توبَه! توبَه!
بِگَز دي زونِتِه، طاقَت نَدارُم
لالا لالا لالا، دامِه بِجورين
”زِ كارُم دي خُمَم سَر نيدِرارُم“
برچسبها: افسانه ماندگار بهمن علاءالدین, علی بداغی
...ادامه شعر قبلی
بهمن علاءالدین
(مسعود بختیاری)
بَنْگ بُكُن ايلِنه هَم با بُهار محرمِ اين قومِ ندارد قرار!
هيمه بِنِه هَم مِنِ چاله دِلا سرد شده وارِ نياكانِ ما
مَر تو بِشُگْني به غَريوي زِنو عشق به دلها بدهد رنگ و بو
نَهْل وِل اُبوهه سَرْاَوْسارِمون وحشتمان بازكشد تا جنون
عَلْق نَداره تَوِ حَرْفا تُونه درد به دوشِ دلِ عاشق بنه
لُحْد بُكُن او دلِ دالِنْجِتِه بلكه بفهمد كرِ دنيا چته
اَر بِشِرَقْني و زِنو دَرْوَني خوشهي ”ما“ سر كشد از هر ”من“ي
اَوْرِ تياته بِتُرُكْن و بِوار تا بهسرآيد عطشِ انتظار
لَوْدَگِه دارِه زَنِه زَرْده هَني يخ زده تاراز ز بيبهمني
ديمه نيا وا خُو كه واكِل زَنِه اسب، تو را ميطلبد، يكتنه
يادِ تُو تَشْ وَنْدِه بِه باوينِهها رستمِ دلنازكِ آيينهها!
نَشْتْ بيَشْنِنْ تُونه اي روزِگار يوسُفِ ”ما“ را به ”زليخا“ چه كار!؟
این قطعه شعر هم،دنبالۀ اشعار پست قبلی است به سُرایندگی علی بداغی عزیز که به همراه بهداد،پسر ۱۳ ساله اش در مراسم سالگرد استاد علاءالدین در کرج خواندند.
منبع:وبلاگ دیندامال(بهداد بداغی) http://dindamal.blogfa.com
برچسبها: علی بداغی
من ... نه! ما!
كم بگو ”من“ ، اين منِ ابليسِ با ”ما“ دشمن است
هرچه بدبختي در اين دنياست كارِ اين ”من“ است
هر ”من“ي آتشْبيارِ معركهي اهريمن است
جز ”من“ ِ ”بهمن “ كه الحق در خورِ آبهمن است
من ... نه! ”ما“! از نسلِ انگار از دماغِ فيل افتادهستِ ”من“، ما خستهايم
من ... نه! ”ما“! در به روي نسلِ دائم دشنه در جيب و به لب لبخندِ ”من“، ما بستهايم
من ... نه! ”ما“! راستي رحمت به شيرِ گاوِ مادرمرده، الّا ”ما“ ندارد بر زبان
”ما“ ... آري ”ما“! به پاسِ بيقراريهاي بهمن، با قرارِ ”دوستت دارم“ به هم پيوستهايم
ايلِ در تاريخِ تنهايي به جرئت بيبديل!
ايلِ رنجشهاي زود و گريههاي بيدليل!
نسلِ ”ما“ در انتظارِ پاسخِ نسلِ ”من“ است:
خانعموي ما كجا، اين جا كجا، ايلِ جليل؟
كاش قومِ عاشقان هم سرزميني داشتند
تا مگر اسطورههاشان را در آن ميكاشتند
راستي! بابا! عمو بهمن كجا، اين جا كجا!؟
بخشي از تاريخِ ما را سرسري انگاشتند
ادامه دارد...
منبع؛وبلاگ دیندامال http://dindamal.blogfa.com
برچسبها: علی بداغی
بی تاب ترین معنی
باران بودی
در حاشیۀ مراسمات بزرگداشت و نکوداشت استاد بزرگ ایل بختیاری،بهمن علاءالدین،"علی بداغی" را مثل خیلی دیگر از بزرگان ایل یافتیم...
بی تاب ترین معنی باران بودی
همواره غریب این دیاران بودی
مخمل تر از آهنگ صدایت که شنید؟
نجواگر بغض بی قراران بودی
برای خواندن بقیه مطلب لطفا روی ادامه مطلب کلیک کنید
برچسبها: علی بداغی
ادامه مطلب





